English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (8216 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
insurance company U شرکت بیمه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
underwriter U صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriters U صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
lloyd's U بزرگترین شرکت بیمه انگیسی
lutine bell U زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
What's your insurance company? U شرکت بیمه شما کدام است؟
Other Matches
valued policy U بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance U بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
exclusion clause U مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
excess loss cover U بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
continuation clause U مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy U بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
policy U بیمه نامه ورقه بیمه
reassurances U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurance U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policies U بیمه نامه ورقه بیمه
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
body corporate U شرکت شرکت سهامی
business group U شرکت سهامی [شرکت]
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
assurances U بیمه
insurance permium U حق بیمه
insurance premium U حق بیمه
insurer, underwriter U بیمه گر
underwriters U بیمه گر
underwriter U بیمه گر
level premium U حق بیمه
premium U حق بیمه
insurers U بیمه گر
assurance U بیمه
insurer U بیمه گر
premiums U حق بیمه
insurance U بیمه
assurer U بیمه گر
cost,insurance,freight and exchange(cif& U بیمه
insurance U حق بیمه
aids to trade U بیمه
insure U بیمه کردن
insurance policy U سند بیمه
assure U بیمه کردن
liability insurance U بیمه تعهدی
assurances U گستاخی بیمه
insurance policy U بیمه نامه
assures U بیمه کردن
national insurance U بیمه ملی
national insurance U بیمه اجتماعی
deductible U فرانشیز بیمه
assurance U گستاخی بیمه
fire insurance U بیمه حریق
life assurance U بیمه جان
assuring U بیمه کردن
life assurance U بیمه عمر
accident insurance U بیمه تصادفات
coinsurance U بیمه اتکایی
assured U بیمه گزار
assured U بیمه شده
old age insurance U بیمه بازنشستگی
co insurance U بیمه مشترک
class d allotment U کسورات بیمه
cargo insurance U بیمه محموله
cargo insurance U بیمه بار
cargo insurance U بیمه محمولات
coinsurance U بیمه مشترک
blanket insurance U بیمه کلی
comprehensive insurance U بیمه جامع
pension insurance U بیمه بازنشستگی
credit insurance U بیمه اعتبار
liability insurance U بیمه بدهی
insurable U بیمه شدنی
contingency insurance U بیمه احتیاطی
assurable U بیمه کردنی
assurer U بیمه کننده
comprehensive insurance U بیمه کامل
assurance U بیمه عمر
actuary U کارشناس بیمه
insurable U بیمه کردنی
insurable U قابل بیمه
insurance agent U عامل بیمه
insurance agent U نماینده بیمه
insurance broker U دلال بیمه
insurance broker U واسطه بیمه
insurance certificate U بیمه مشترک
insurance certificate U بیمه اتکایی
insurability U بیمه برداری
industrial insurance U بیمه صنعتی
actuaries U متخصص بیمه
actuaries U کارشناس بیمه
health insurance U بیمه بهداشت
health insurance U بیمه تندرستی
health insurance U بیمه بهداشتی
hull insurance U بیمه بدنه
insurance certificate U گواهی بیمه
actuary U متخصص بیمه
insurance cover U پوشش بیمه
life insurance U بیمه زندگی
insurance policies U بیمه نامه
life insurance U بیمه عمر
assurances U بیمه عمر
insurance policies U سند بیمه
insurance U پول بیمه
insurant U بیمه گذار
insured, policy holder U بیمه شده
joint insurance U بیمه اشتراکی
leading insurer U بیمه گر اصلی
insurance policies U قرارداد بیمه
marine insurance U بیمه دریایی
marine insurance U بیمه بحری
insurance policy U قرارداد بیمه
reinsurance U بیمه مجدد
to u. a policy of insurance U سند بیمه
insured U بیمه گذار
unemployment insurance U بیمه بیکاری
insured U بیمه شده
policy holder U دارنده بیمه
insured U بیمه شونده
premium U وثیقه حق بیمه
reinsurance U بیمه اتکائی
premiums U مبلغ بیمه
premiums U وثیقه حق بیمه
accident insurance U بیمه حوادث
premium U مبلغ بیمه
policy U بیمه نامه
policies U بیمه نامه
reinsurance U بیمه اتکایی
term insurance U بیمه موقت
wagering policy U بیمه قماری
social insurance U بیمه اجتماعی
reinsurer U بیمه گر اتکائی
property insurance U بیمه دارائی
cover note U گواهی پوشش بیمه
fire insurance U بیمه اتش سوزی
covering note U بیمه نامه موقت
reinsure U دوباره بیمه کردن
floating policy U بیمه نامه متغیر
cover note U گواهی بیمه نامه
dole U حق بیمه ایام بیکاری
to be privately insured U بیمه خصوصی داشتن
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
reasure U دوباره بیمه کردن
mixed policy U بیمه نامه مختلط
all risk insurance U بیمه تمام حوادث
to rate up U بیمه زیاد گرفتن از
insured value U ارزش بیمه شده
insurance and freight cost U هزینه بیمه و حمل
adjuster U کارشناس در خسارت بیمه
third party insurance U بیمه شخص ثالث
credit insurance U بیمه نمودن اعتبار
insure U بیمه بدست اوردن
marine insurance U بیمه حمل دریایی
socialized medicine U بیمه پزشکی همگانی
reinsure U بیمه اتکایی کردن
endowment assurance U بیمه عمر مختلط
indemnify U غرامت بیمه زیان
re assurance policy U قرارداد بیمه اتکایی
blanket policy U بیمه نامه کلی
war risk insurance U بیمه خطر مرگ
assurer U بیمه کنندهء عمر
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
comprehensive insurance policy U بیمه نامه جامع
underwriters U صادرکننده بیمه دریایی
assuror U بیمه کنندهء عمر
professional liability insurance U بیمه تعهدات شغلی
underwriter U صادرکننده بیمه دریایی
coinsure U بیمه اتکایی کردن
open cover U بیمه نامه باز
blanket policy U بیمه نامه جامع
policy holder U دارنده بیمه نامه
ordinary life insurance U بیمه عمر عادی
prohibited risk U خطر بیمه نشدنی
open policy U بیمه نامه باز
claim of insurance U ادعای اخذ بیمه
assures U بیمه کردن عمر
averages U متوسط خسارت در بیمه
averaged U متوسط خسارت در بیمه
assure U بیمه کردن عمر
proposal form U فرم درخواست بیمه
cif U بیمه و هزینه حمل
contingency cover U بیمه حمل احتیاطی
cover note U بیمه نامه موقت
public liability insurance U بیمه تعهدات عمومی
assuring U بیمه کردن عمر
average U متوسط خسارت در بیمه
averaging U متوسط خسارت در بیمه
automobile liability insurance [American E] U بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
third-party motor insurance [British E] U بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
to have compulsory insurance [cover] U اجباری [الزامی] بیمه بودن
open policy U بیمه نامه قابل تغییر
disposable income U درامد شخصی پس از مالیات و بیمه
Recent search history Forum search
1They decided to buy the company outright.
1مدیرامورمالی شرکت
1بدین وسیله از شما صمیمانه دعوت به عمل می آید، تا در برنامه ی که به مناسبت سپاس گذاری و قدر شناسی از مساعدت های مالی کشور جاپان، که از جانب اداره محلی بامیان برنامه ریزی گردیده است، شرکت ورزیده ممنون
1شرکت ما متحمل ضررو زیان مالی زیادی شده است
0شرکت کردن
0معادل دهلیز خسارت در بیمه loss corridor
0مفهوم loss corridor یا دهلیز خسارت در بیمه
0منظور از ثبت یک شرکت سهامی خاص چیست؟چرا باید برای ثبت ان سلسه وار عمل نمود؟کارایی این نوع شرکت چیست؟
0شرکت مالی
0بیمه نامه مسئولیت مدنی با بیمه ایران منعقد شده است
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com